کد مطلب:313980 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:196

از کرامت علم (پرچم) حضرت ابوالفضل العباس، بمباران بر منابع نفتی اثر نمی کند
سال 1352 شمسی، ایام جنگ دوم هند و پاكستان بود. در شهر كراچی كنار دریا منابع نفت بسیاری متعلق به شركتهای مختلف وجود داشت، هواپیماهای هندی منابع نفتی مزبور را بمباران كردند و در نتیجه آنجا چنان آتش گرفت كه به هیچ تدبیری مهار نمی شد. حدود یك هفته این منابع و هر چه در اطرافشان بود، در آتش می سوختند تا اینكه از آبادان هواپیماهای آتش نشانی ایرانی رفتند و وسیله ی مواد شیمیایی آن آتش را خاموش كردند.

منابع نفتی از بمباران نمی سوزد

بعد از مدتی، من برای تبلیغ به شهر كراچی رفتم. كسی به من گفت كه: میان این انبوه منابع نفتی چند تا منبع متعلق به یك مؤمن به نام «حاجی دوسا» بود. ایشان بالای منابع خود علم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را نصب كرده بود، و به بركت این پرچم منابع مزبور آتش نگرفت!

من گفتم: شنیدن كی بود مانند دیدن بیایید و این منابع را به من نشان دهید. فورا



[ صفحه 354]



سوار ماشین شدیم و به ساحل دریای هند رسیدیم و از كرامت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام منظره ی زیر را مشاهده نمودم.

دیدم در یك میدان بزرگ جنگلی از منابع نفتی وجود دارد كه تعدادشان را خدا می داند، و این منابع همه اش سوخته و گداخته شده است. بعضی از آنها در حال ركوع، بعضی در حال سجود، و بعضی روی زمین دراز به دراز خوابیده اند! و حتی زمین آنجا هم مانند آجر پخته قرمز شده است، ولی در میان همه ی آنها، چند تا منبع به چشم می خورد كه خدای متعال به بركت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آنها را از آتش فروزان حفظ كرده است. پرچم حضرت ابوالفضل العباس علمدار علیه السلام بالای یكی از آنها در اهتزاز بود و بر روی پرچم نوشته بود «یا عباس» وزیر منابع هم یك سبیل حسینی وجود داشت.

عجیب این بود كه منابع سالم مزبور، كه تعداد آنها چهار یا پنج بود، هنوز هم پر از نفت بود. دورادور این منابع، منابع دیگر همه به فاصله ی ده دوازده متری سوخته و گداخته شده بودند، ولی این چند تا منبع در میان آنها كاملا محفوظ مانده بود!

حالا شما تصور كنید وقتی كه صد یا دویست منبع نفتی آتش بگیرند، آنجا چه جهنمی زبانه می كشد؟ به گونه ای كه حتی پرنده هم نمی تواند از روی آنها بپرد، و هیچ جانداری نمی تواند از فاصله ی صدمتری به آن جهنم نزدیك بشود، ولی در وسط آنها، چند تا منبع پر از نفت باقی می ماند! آیا این معجزه نیست؟ معجزه ای كه آیه ی (یا نار كونی بردا و سلاما علی ابراهیم) [1] را تصدیق می كند.

علم حضرت عباس علیه السلام بر فراز منازل

من در پاكستان، خصوصا در منطقه ی پنجاب، بر فراز خانه های دوستداران اهل بیت اطهار علیهم السلام علم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را دیده بودم، اما چون هنوز دل من زیاد روشن نشده بود، مایل به تقلیدشان نبودم. ولی بعد از مشاهده ی این معجزه كه با چشم خود دیدم، چشم بصیرت من به خوبی باز شد. لذا وقتی كه به خانه ی خود در نجف اشرف برگشتم، بر فراز خانه، علم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام



[ صفحه 355]



را با كمال عقیده و اطمینان خاطر نصب كردم و از آن به بعد نیز تاكنون كه تقریبا سی و پنج سال می شود و اكنون هم در جوار حضرت معصومه علیهاالسلام زندگی می كنم، این پرچم نصب است و بركات و كرامات بسیاری از آن دیده ام.

هم علامت بود و هم صاحب علم



آن علمدار فداكار حسین

حضرت عباس، سردار حسین



دولت حق را، امیر محترم

هم علامت بود و هم صاحب علم



روی چون خورشید و دل، چون شیر داشت

شیر و خورشیدی، به كف شمشیر داشت!



خضر، بودی تشنه ی سقاییش

هم سكندر، محو در داراییش



آه از آن ساعت كه از تیغ جفا

شد دو دستش در صف میدان، جدا



مشك، با دندان گرفت آن نامدار

تا رساند آب، بر طفلان زار



شد نشان تیر، آن میر دلیر

آفتابش، شد نهان در ابر تیر [2] .



بس نشسته تیر،او را پر به پر

شد چو مهری با شعاعی، جلوه گر!



ناگهان، از تیر قوم بدشعار

مشك شد، دارای چشمی اشكبار!



آن قدر بر حال او افشاند اشك

كه نماندی اشك، اندر چشم مشك



دید چون بی دستیش خصم عنود

دست بگشود و زدش بر سر، عمود



از سمند [3] افتاد بر خاك هلاك

زد ندای: یا اخا ادرك اخاك [4] [5] .




[1] سوره ي انبياء: 69.

[2] تيره.

[3] اسب تندرو.

[4] برادر، برادرت را درياب!.

[5] شعر از مشكوة كاشمري (مشكوة).